Sunday, December 14, 2008

دمپایی به مثابه وسیله‌ی کمک‌آموزشی

طبق معمول داشتم سیگار می‌پیچیدم که تو سی‌ان‌ان صحنه‌ی دمپایی پرت کردن به طرف جورج بوشرو دیدم، عالی بود. خیلی باید حال بده به طرف بوش دمپایی پرت کنی، هر چی نباشه هنوز مهم‌ترین شغل دنیا دست‌شه، هر چند سرشو بدزده و دمپایی بهش نخوره. هم‌چین توهینی‌رو فکر کنم بوش تو خواب شبش هم نمی‌دید، فکر کنم میراث جورج بوش تو همین صحنه خلاصه شد و ثبت شد.
اصلا این استفاده‌ی ابزاری عراقی‌ها از دمپایی شاهکاره، موقع سقوط صدام مجسمه‌شو با دمپایی می‌زدن، حالا به طرف بوش دمپایی پرت می‌کنن، خدا می‌دونه پنج سال، ده سال دیگه این دمپایی‌هارو به طرف کی می‌ندازن. ولی این کارو به مرتبه یه هنر ارتقا دادن، لامصبا! نشونه‌گیری طرف عالی بود و سرعتش، وای، اگه بوش سرشو ندزدیده بود، الان دماغش شکسته بود و می‌تونستیم یه عمر بخندیم، می‌شد بهترین حسن ختام واسه ریاست جمهوریش، هر چی نباشه تو این هشت سال خیلی وقتا هم سرگرم‌مون کرده، بگذریم که به دنیا هم چنان رید که دیگه با آب چشمه‌ی کوثر و اسید سولفوریک هم پاک نمی‌شه.
ولی عراقیا واقعا باید این هنرشونو یه جا ثبت کنن، اصلا باید بیارنش تو بازی‌های المپیک، به جای بعضی از این ورزش‌های کس‌شر که مفت نمی‌ارزه.
داشتم این خبرو می‌دیدم بلافاصله یاد اراذل و اوباش ایرنا و فارس و سردسته‌شون، اون لات اعظم، افتادم. تیتر یک‌شون جور شد، خرکیف شدن. الان همه کارشناسای آسیا و خاورمیانه و شرق و غرب و بالا و پایین صداوسیما و شبکه‌ی خبر و فارس و ایرنا افتادن به تکاپو که دیدی چی شد، دیدی عراقی‌ها چه تودهنی‌ای به بوش، نه، ببخشین به کل آمریکا زدن؟! دیدی چه درسی به عمله‌ی استکبار جهانی دادن با این وسیله‌ی کمک‌آموزشی؟ دلم داره غنج می‌زنه واسه این که تحلیل‌هاشونو بخونم، مطمئنا عالیه، نه، اینا مارو نومید نمی‌کنن.
ببین، عراقیا از این دمپایی‌های ایرانی صادراتی خودمون چه استفاده‌ی بهینه‌ای می‌کنن، چرا خودمون نکنیم؟! چاقوی زنجان و دمپایی و... انرژی هسته‌ای می‌خوایم چی کار؟

No comments:

Followers